فاكتور هوش در غير انسانها
شواهدي از يك عامل كلي هوش در حيوانات غير انسان مشاهده شده است. عامل كلي هوش يا عامل g يك ساختار روان سنجي است كه به طور خلاصه همبستگي هاي مشاهده شده بين امتيازات يك فرد در طيف وسيعي از توانايي هاي شناختي را نشان مي دهد. اولين بار در انسان توصيف شد ، فاكتور g از آن زمان در تعدادي از گونه هاي غير انساني شناسايي شد.
توانايي شناختي و هوش را نمي توان با استفاده از مقياس هاي يكسان ، عمدتا وابسته به كلام ، براي انسان اندازه گيري كرد. در عوض ، هوش با استفاده از انواع ابزارهاي تعاملي و مشاهده اي متمركز بر نوآوري ، معكوس كردن عادت ، يادگيري اجتماعي و پاسخ به تازگي اندازه گيري مي شود. مطالعات نشان داده است كه g مسئول 47٪ از واريانس فردي در اندازه گيري توانايي شناختي در پستانداران است و بين 55٪ تا 60٪ واريانس در موش ها (لوكورتو ، لوكورتو). اين مقادير مشابه واريانس پذيرفته شده در ضريب هوشي است كه توسط g در انسان توضيح داده شده است.
هوش گياهي
گفته شده است كه گياهان همچنين بايد براساس توانايي آنها در حس كردن و مدلسازي محيطهاي خارجي و داخلي طبقه بندي شوند و مورفولوژي ، فيزيولوژي و فنوتيپ آنها را متناسب با آن تنظيم كنند تا از خود حفظ و توليد مثل اطمينان حاصل كنند.
يك استدلال مخالف اين است كه معمولاً هوش به معناي ايجاد و استفاده از حافظه هاي پايدار است در مقابل محاسبه كه شامل يادگيري نيست. اگر اين به عنوان قطعي هوش پذيرفته شود ، شامل هوش مصنوعي ربات هايي است كه قادر به "يادگيري ماشين" هستند ، اما پاسخ هاي كاملاً احساسي و واكنش احساسي را كه در بسياري از گياهان مشاهده مي شوند ، حذف مي كند.
گياهان محدود به پاسخ هاي حسي-حركتي خودكار نيستند ، با اين حال ، آنها قادر به تفكيك تجارب مثبت و منفي و "يادگيري" (ثبت خاطرات) از تجربيات گذشته خود هستند. آنها همچنين قادر به برقراري ارتباط ، محاسبه دقيق شرايط خود ، استفاده از تجزيه و تحليل پيشرفته هزينه و سود و اقدامات كاملاً كنترل شده براي كاهش و كنترل عوامل تنش زاي متنوع محيطي هستند.
برچسب: پوكر آنلاين،